سرگرمی و خلاصه همه چی
 
 
پنج شنبه 18 اسفند 1385برچسب:, :: 20:29 ::  نويسنده :

    وقایع نسخه‌ی دوم بلافاصله پس از نسخه‌ی اول آغاز می‌شود. لوسی، دزموند را به ملاقات دو Assassin دیگر به نام‌های Shaun Hastings که یک تاریخ شناس است و Rebecca Crane که یک متخصص کامپیوتر است می‌برد. آنها اینبار، دزموند را وادار نکردند بلکه از او دوستانه برای همکاری با آنها و استفاده از ورژن 2.0 دستگاه Animus دعوت کرده تا به خاطرات Assassin دیگری به نام Ezio Auditore DaFirenze که یکی از نوادگان الطایر است، رجوع کند. اتزیو در قرن پانزدهم و در دوره‌ی رنسانس ایتالیا می‌زیسته است. اتزیو بعد از اعدام برادر و پدرش پی می‌برد که هر دوی آنها Assassin بوده‌اند و وسایل آنها را پیدا می‌کند. سپس اتزیو با پوشیدن لباس‌های پدرش تصمیم به انتقام می‌گیرد، اتزیو به ویلای خانوادگی عموی خود رفته و از عموی خود فوت و فن و راهکارهای Assassin‌ها را یاد می‌گیرد. او به کمک Leonardo Da Vinci و اختراعاتش به جنگ علیه Rodrigo Borgia که پاپ و ابر قدرت ایتالیا در آن زمان بوده و Piece of Eden را نیز در اختیار داشته است، می‌رود و سرانجام نیز اتزیو موفق به بدست آوردن Piece of Eden می‌شود اما Rodrigo جان سالم به در می‌برد. در پایان بازی Templar‌های کنونی (همانانی که اجدادشان با اجداد دزموند می‌جنگیدند) به دزموند و یارانش حمله می‌کنند و باز هم دزموند و لوسی و دوستان دیگر آنها موفق به فرار می‌شوند.

[تصویر: assassins-creed-brotherhood-preview-3-580x362.jpg]

می‌رسیم به داستان نسخه‌ی Brotherhood. بازی همچنان در سال 2012 دنبال می‌شود و بلافاصله از پایان نسخه‌ی دوم آغاز می‌شود. دزموند و دوستانش پس از فرار از دست Templar‌ها به ویلای آودیتوره، همانی که اتزیو رسم و رسوم Assassin‌ها را در آنجا دریافت، می‌روند. جایی که هم اکنون به مکانی خلوت تبدیل شده است. پس از مستقر شدن در ویلا و وصل کردن دستگاه‌ها، دزموند باز هم به خاطرات اتزیو می‌رود. داستان بازی به روایت خاطرات اتزیو، درست بعد از آخرین باری که اتزیو دیده شد دنبال می‌شود. اتزیو پس از لت و پار (!) کردن رودریگو بورجیا همراه عمویش به ویلا باز می‌گردد و فکر می‌کند همه چیز تمام شده است. اما این تازه شروع داستان است. اتزیو تنها یک روز را بدون درگیری و در صلح می‌گذراند. در روز بعد، چزاره بورجیا (پسر رودریگو بورجیا) توسط یک ارتش بزرگ به ویلا حمله کرده و عموی اتزیو را جلوی چشمانش به قتل می‌رساند. اتزیو بازهم با خود عهد بسته که پدر و پسر را بکشد و انتقام کل خانواده‌اش را برای آخرین بار بگیرد.

همانطور که اشاره شد، گیم پلی بسیار طبیعی و دلنشین این سری مهم‌ترین نکته‌ای است که این بازی را از هم سبکان خود جدا می‌کند. با توجه به اینکه نسخه‌های قبل در شهرهای مختلفی بود محیط بزرگی را شاهد بودیم. اما با آوردن این که این نسخه فقط در رُم رخ خواهد داد، ذهن همه به سمت محیطی کوچکتر و محدودتر خواهد رفت، اما باید گفت که محیط رم، فوق‌العاده عظیم است!

قابلیتهای Counter Attack ،Dodge و ... بسیار طبیعی و نرم کار شده‌اند و بازیباز را تشنه به کشتن گاردهای گشت امنیتی می‌کنند. تنوع نوع ضربات و Execution‌ها نیز بسیار بیشتر شده است. هر نوع سلاحی حدوداً 7-8 Execution مخصوص به خود را داراست، البته حالت Kill Streak که در نسخه‌ی جدید به این سری اضافه شده است کمی به آسان‌تر شدن بازی کمک می‌کند، این قابلیت به بازیباز اجازه می‌دهد تا پس از Execute کردن یک دشمن، با زدن یک کلید دشمنان دیگر را پشت سر هم قلع و قمع کند.

خرید سلاح نیز فقط به اسلحه‌های اصلی و سنگین ختم نمی‌شود، بلکه خرید مهمات، تعمیر زره و نقاط مختلف زره، خرید Secondary Weapons از قبیل Throwing Knifes‌های جدید و کشنده‌تر، خرید Crossbow و ... نیز از کارهایی هستند که می‌توانید در Black Smith انجام دهید. اما باز هم خرید در بازی فقط به Black Smith ختم نمی‌شود، بلکه مغازه‌های دیگری نیز مانند لباس فروشی، مغازه‌ی نقاش و نقشه فروشی، بانک و ... نیز وجود دارد. بخش Business نیز نسبت به نسخه‌ی قبلی پیچیده‌تر شده است. در ابتدای ورود بازیباز به رم، تمام نقاط این شهر توسط نیروهای بورجیا تصرف شده است و تمام املاک تحت نظر سربازان بورجیا هستند. بازیباز باید با سوزاندن برج‌های موجود در هر منطقه، آن قسمت را از زیر نفوذ بورجیا خارج کرده تا بتواند ساختمان‌ها و مغازهای تخریب شده‌ی آن منطقه را بخرد. با خرید اولین مغازه، درآمد آن برای حساب شما در بانک واریز خواهد شد که این شیوه یکی از کارآمدترین شیوه‌ها برای پول درآوردن است. البته همچنان دست بازیباز برای انجام کارهای کثیف مانند دزدی جیب زنی (PickPocket) نیز باز است. یکی از نوآوری‌های بخش گیم پلی در این نسخه، به عضویت در آوردن شورشیان به عنوان یک Assassin است.

[تصویر: Assassins-Creed-Brotherhood.gif]

و اما ویژگی اصلی Brotherhood. اگر در نقشه بگردید، می‌توان مکانهای مختلفی را یافت که مردم شورشی در حال جنگ با سربازان هستند، با نجات دادن آنها می‌توان آنها را به عضویت فرقه‌ی برادری در آورد. پس از به عضویت درآوردن Assassinها، بسته به تعداد Assassin‌های موجود، نواری چند قسمتی که هر نوار شامل دو Assassin است، زیر جان اتزیو ظاهر می‌شود که با فشار دادن کلید LB، هربار دو Assassin به سرعت خود را به محل رسانده و به نزدیک‌ترین دشمن حمله می‌کنند. هر چقدر بیشتر از این نیروها کار بکشید تجربه‌شان بیشتر شده و XP ***ب می‌کنند. از دیگر راه‌های ***ب تجربه برای افرادتان و در واقع اصلی‌ترین راه برای اینکار، توانایی فرستادن آنها به ماموریت‌های مختلف در نقاط مختلف کشور و اروپاست. هر ماموریت میزان سختی خاصی دارد و هرچقدر که نیروی بیشتری برای انجام این ماموریت‌ها بفرستید، درصد موفقیت در ماموریت افرایش می‌یابد و البته میزان XP آن ماموریت هم بین آنها به شکل مساوی تقسیم می‌شود. با افزایش تجربه و قدرت نیروها، می‌توانید آنها را آپگرید کنید و لباس، زره و اسلحه‌های جدید برای آنها خریداری کنید.

این نسخه، اولین نسخه از این سری است که دارای بخش پرطرفدار Multyplayer می‌باشد. مولتی پلیر این نسخه برای اولین بار در E3 2010 نمایش داده شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت. در این قسمت، بازیبازان بر خلاف بخش تک نفره، به جای Templar‌ها ایفای نقش خواهند کرد. بازیبازان از Animi (جمع دستگاه Animus) برای دسترسی به Memory‌های نسخه‌ی اول تا سوم استفاده خواهند کرد. چهار مد برای این بخش در نظر گرفته شده است همچنین نقشه‌های متنوعی نیز در این بخش وجود دارند، که شامل محیط‌های نسخه‌ی اول و دوم نیز می‌شود، مانند Florence و همچنین مپ‌های مخصوص نسخه‌ی جدید مانند Rome ،Castel Gandolfo ،Siena و به علاوه نقشه‌ی جدیداً معرفی شده‌ی Mont Saint Michael. 

[تصویر: Assassins-Creed-Brotherhood-Photos-guild.jpg]

گیم پلی بخش مولتی پلیر از اصالت بازی خارج نشده و همانند بخش‌های تک نفره‌ی این سری، بازیبازان باید با استفاده از مخفی کاری و استفاده از سلاح‌های مختص این کار خود را به پیش ببرند. بازیبازان باید در حالی که خود شکار هستند، سایر بازیبازان را شکار کنند. سیستم امتیاز دهی بازی هم بر اساس کشتن هدف بدون جلب توجه و فرار از منطقه است. همچنین نباید دیده شوند زیرا از کاور خود در آمدن باعث دیده شدن بازیباز توسط دیگران شده و این کار را برای کشتن وی توسط دیگران آسان‌تر می‌کند. مد مولتی پلیر شامل سیستم تراز (Leveling System) می‌باشد، که سبب می‌شود بازیباز با پیروزی در ماموریتها، جوایزی بدست آورند لوِل خود را افزایش بخشند. با بالا رفتن لول و Experience Point‌های بازیباز، وی می‌تواند قابلیت‌ها، Perk و Streak‌ها را بدست آورد. قابلیت‌ها یک مهارت فعال هستند، یعنی فقط در مدت زمان محدودی می‌توان از آنها استفاده کرد، Perk‌ها مهارت‌های کنش پذیر هستند یعنی قبل از شروع بازی می‌توان خود را با آنها مجهز کرد و تمام طول بازی فعال هستند. Streak‌ها نیز حالتی مانند انعام دارند که با تعداد تماس بازیباز با دیگر بازیبازها در بازی و کشتن آنها و همینطور موفق نبودن بازیباز در بازی بستگی دارند. و اما می‌رسیم به مدهای موجود در بخش مولتی پلیر:

Wanted: این مد، که قابلیت ساپورت همزمان هشت بازیباز را دارد، در یک نقشه با سایز معمولی انجام می‌گیرد و وظیفه کلی بازیبازان پیدا کردن و سپس کشتن یکدیگر است. اما قوانین این بخش مانند یک Death Match نیست، بلکه قوانین بر اساس قانون موش و گربه است! یعنی به هر بازیباز هدفی برای کشتن داده می‌شود و او باید به دنبال هدف برود و کار او را یکسره کند، بدون اینکه دیده شود یا هدفش او را بکشد. اگر جستجوگر از محل اختفای خود بیرون بیاید و دیده شود، پیغام اخطاری برای شکار وی فرستاده شده و از این موقع موش و گربه بازی آغاز می‌شود. برنده‌ی این بخش کسیست که بالاترین امتیاز را گرفته است. امتیاز بازیباز با کشته شدن یا کشتن مردم کاهش پیدا می‌کند. یک بازیباز نمی‌تواند بازیبازی را بکشد که نه شکارچی و نه شکار اوست، اما آنها می‌توانند شکارچی خود را گیج کنند.

Advanced Wanted: این مد که نوع دیگر مد Wanted است، تنها تفاوتی که با مد قبلی دارد این است که رادار بازی مکان اهداف بازیبازان را مشخص نمی‌کند.

[تصویر: Assassins-Creed-Brotherhood-Free-DLC-Multiplayer.jpg]

Alliance: در این مد، سه تیم وجود دارند که هر کدام دو عضو دارند. هر تیم یک کارکتر را نمایان می‌کند. هدف این مد گرفتن امتیاز بیشتر نسبت به سایر تیم‌هاست، اما هر تیم توسط دیگری تعقیب شده و فقط می‌توانند افراد یک تیم مشخص شده را بکشند. این مد بازیبازان را به همکاری تیمی تشویق کرده، به این صورت که هم تیمی‌ها می‌توانند به همدیگر کمک کنند و می‌توانند هدف خود را همزمان با هم از بین ببرند.

Manhunt: در این مد دو تیم چهار نفره وجود دارند، یک تیم شکارچی هستند و تیم دیگر شکار. هر تیم یک بازیباز مخصوص دارد و بازی به صورت دوری انجام می‌شود یعنی یک بار یک تیم شکارچیست، یک بار هم شکار. شکارچی‌ها از کشتن اهداف خود امتیاز کسب می‌کنند و این در حالی است که شکارها از فرارهای خود امتیاز می‌گیرند. در نهایت تیمی که بیشترین امتیاز را دارد برنده خواهد شد.

بازیبازان می‌توانند کارکترهایشان را خودشان انتخاب کنند که این کارکترها شامل: -----، آرایشگر، کشیش، بانکدار، ولگرد (شکارچی)، جلاد، دکتر، آهنگر، سرباز، قاچاقچی، مهندس، راهزن، دزد و در نهایت مزدور، می‌شوند. همچنین دو کارکتر مخصوص نیز برای کسانی که نسخه‌های پیش فروش شده‌ی بازی را خریده‌اند وجود دارد که The Harlequin و Officer نام دارند. هر کارکتر نیز دارای حرکات و نوع کشتن و سلاح مخصوص به خود است. همچنین کارکترها می‌توانند با Level Up شدن، ارتقاء یابند و از این رو می‌توان وسایل بهتری برای آنان خریداری کرد.

می‌رسیم به گرافیک این نسخه. شبیه سازی رم به صورتی عالی انجام گرفته است. ساختمان‌های هنری و تاریخی رم به خوبی شبیه سازی شده‌اند. طراحی چهره‌ها و شخصیت‌ها نیز تا حدودی پیشرفت داشته اما بیشتر این پیشرفت‌ها در لباس‌های آنان مشاهده می‌شود. یکی از پیشرفت‌های عمده‌ی گرافیک بازی، کاهش میزان تکراری شدن مردم است. از آنجا که بازی در سبک Open World انجام می‌شود و بازیباز آزادانه در شهر گشت و گذار می‌کند، سعی برای یکنواخت نبودن مردم بسیار سخت است، اما این بازی توانسته این یکنواختی را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. شبیه سازی سلاح‌ها هم به خوبی انجام گرفته و هنگامی که دو شمشیر به هم برخورد می‌کنند جرقه‌ی حاصل از ضربه به خوبی نمایش داده می‌شود. می‌رسیم به نکات منفی. عمده ترین مشکل گرافیکی بازی، تاخیر در پردازش و نمایش بافت‌ها است؛ بافت‌ها در بازی بسیار دیر پردازش شده و واقعاً بازیباز را برخی اوقات زده می‌کنند. همچنین اگرچه میزان باگ‌های موجود در این نسخه کمتر شده اما هنوز هم باگ‌های گرافیکی بزرگی در بازی مشاهده می‌شود، مانند فرو رفتن سربازان در زمین و ... 

موسیقی‌های این بازی نیز توسط Jasper Kyd ساخته شده است که بسیاری از آنها با آن دوران دیکتاتوری و حاکمیت مطلق، توازن داشته و بازیباز را غرق خود می‌کند. هماهنگی صداها با حرکات لب نیز بسیار بهتر و طبیعی‌تر شده است. صداگذاری ضربات شمشیرها و برخورد دو شمشیر نیز طبیعی بوده و دیگر اسلحه‌ها مانند سلاح‌های گرم و توپ‌ها نیز در امر صدا شبیه سازی بسیار خوبی داشته‌اند. بازی دارای دیالوگ‌های متعدد و فوق‌العاده ایست که عالی نوشته شده و به زیبایی هرچه تمام‌تر توسط دوبلورهای توانمند بازی بیان می‌شوند. در بازی از لهجه‌های اسپانیولی، فرانسوی و ایتالیایی استفاده شده که همگی با دوبلورهای ایتالیایی، اسپانیایی و فرانسوی صورت گرفته و لهجه جالبی دارند.

Ubisoft Montreal با اینکه کمتر از 1.5 سال برای ساخت بازی وقت صرف کرد، اما توانست مثل گذشته، عنوان موفق دیگری را از سری Assassin’s Creed روانه‌ی بازار کند و به جز تعدادی مشکلات ریز که به آن‌ها اشاره کردیم، ضعف قابل توجهی نداشت و یک دنبال شایسته، جذاب همراه با نوآوری‌های متعدد به حساب می امد



پنج شنبه 18 اسفند 1385برچسب:, :: 20:27 ::  نويسنده :

 


مقدمه

يکي از بدترين چيزهايي که ممکن است در ذهن يک فرد به وجود بيايد اين است که در مورد اثري که هنوز موفق به تجربه ي کامل آن نشده يک پيش زمينه ي منفي به وجود بيايد.

به طور مثال اگر يک هفته قبل از بنده پرسيده مي شد که نظرت در مورد بازي Battlefield 3 چيست به طور قطع و يقين با توجه به پيش زمينه فکري که در ذهن بنده ايجاد شده بود پاسخ مي دادم که به هيچ وجه سراغ اين بازي نرويد.

اما چرا چنين پيش زمينه اي از بازي در ذهن بنده ايجاد شده بود:
اول از همه بايد به نسخه قبلي بازي اشاره کنم که هيچ چيزي جز فيزيک عاليش براي عرضه نداشت.
باز هم نسخه قبلي که چنان پايان بدي داشت که باعث شد به کل از اين سري قطع اميد کنم.
نسخه ي بتاي بازي که پر باگ هاي وحشتناک بود.
بعد از اين متوجه شدم نسخه ي pc بازي قابليت هاي بيشتري نسبت به کنسول ها دارد.
همچنين تعداد فريم نسخه هاي کنسولي نصف pc است و متوجه شدم که رزلوشن بالاتري هم نسبت به کنسول ها دارد.
..............................

اما وقتي فهميدم در اين نسخه کشور ايران نقش مهمي در داستان بازي دارد تصميم گرفتم که حتما اين نسخه را تجربه کنم و نقدي که در ادامه اين مطلب مي خوانيد بررسي کوتاهيست از آنچه من در اين بازي تجربه کردم.

داستان بازي

يک سرباز امريکايي به نام بلک برن وقتي که به هوش مي آيد خود را به يک صندلي بسته شده مي يابد و متوجه مي شود توسط افرادي از پنتاگون دستگير شده است.

اين افراد با بازجويي از بلک برن مي خواهند متوجه بشوند تروريست هاي روسي در کي و کجاي امريکا قصد دارند سومين بمب هسته اي خود را منفجر بکنند.

آنها مي دانند که اطلاعات مربوط به مکان و زمان اين انفجار در گوشه اي از خاطرات بلک برن است و سعي دارند با واکاوي خاطرات بلک برن به اين اطلاعات پي ببرند.

داستان بازي بسيار جالب است و پر است از غافلگيري و اتفاقات غير منتظره

و اين داستان زماني جالب تر مي شود که همراه با يک روايت موازي از افرادي که توسط پنتاگون مامور به پيدا کردن اين بمب ها هستند همراه مي شود.

شايد تنها ايرادي که مي توان به اين داستان گرفت، پايان آن باشد که بي شباهت به يک فيلم هاليوودي نيست و يکي از عواملي که بشدت در اين بازي خودنمايي مي کند اين است که شخصيت پردازي درست و بسيار واقع گرايانه سربازان است. 

در يکي از لحظات اين بازي که در روستاي اراج(همان جايي که دوغش معروف است) اتفاق مي افتد بلک برن در حالي که سوار بر جيپ جنگي در کنار هم رزمان خودش است و به صورت سرباز رو به رويش که خواب است نگاه مي کند. ناگهان جيپ تکاني مي خورد و سرباز با وحشت از خواب مي پرد و ابتدا به ساعت و سپس به بلک برن خيره مي شود و مي گويد: 34 دقيفه خواب بودم .چه خواب زيبايي مي ديدم داشتم تو خواب ميلک شيک وانيلي مي خوردم مي دانيد تعبيرش چيه.

از اين لحظات در بازي کم نيست و ارزش بالاي داستان بازي به علت وجود همين لحظات جالب است که از بسياري از عناوين رقيب آنرا متمايز مي کند.
گيم پلي

گيم پلي بازي خيلي از بازي هاي هم سبکش گسترده تر است و تنوع بشدت بالايي دارد و همين تنوع باعث مي شود که تا پايان بازي به هيچ وجه احساس تکراري بودن به شما دست ندهد.

مکانيزم هاي بسيار زيادي در بازي وجود دارد و خوشبختانه مثل سري call of duty نيست که اوج تنوع و نوآوري اش بمباران هوايي باشد.

شما در اين بازي سوار تانک مي شويد، پشت رگبار مي نشينيد و هدايت بمب افکن جت هاي نظامي را بر عهده مي گيريد و ضمن اين که در نبرد هاي خياباني شرکت مي کنيد، در جنگ هاي خانه به خانه هم حضور خواهيد داشت. اگر اينها برايتان کافي نيست بايد بدانيد که مراحل تک تيراندازي در شب هم انتظارتان را مي کشد همچنين مراحل تعقيب و گريز در پاريس هم يکي از زيباترين مراحل بازي است.

ولي اين تنوع باعث بروز نکات منفي هم در گيم پلي بازي شده به طور مثال هدايت تانک بسيار مشکل طراحي شده و عملي را که در واقعيت شش نفر همزمان ان را انجام مي دهند شما بايد با چهار انگشت خود انجام بدهيد.

سازندگان بازي سعي کرده اند به صحنه هاي از پيش تعيين شده ي بازي با افزودن QTE عمق بدهند که نتيجه کار به هيچ وجه رضايت بخش نيست. اين عدم رضايت بخصوص براي افرادي که عنوان HEAVY RAIN را که سلطان QTE در بازي ها است را انجام داده اند بسيار بيشتر از بقيه ي افراد است.

همچنين مبارزات HAND TO HAND هم در بازي وجود دارد که با وجود جالب بودن باز هم به عنوان KILLZONE 3 با آن انيميشن ها جذابش نمي رسد.

اما چيزي که اين عنوان را از ديگر عناوين هم سبک متمايز مي کند درجه ي سختي بالاي آن است که تجربه ي آن را بسيار جذاب تر مي کند.

ولي بزرگترين مشکل اين بخش از بازي هوش مصنوعي نا متوازن دشمنانتان است که گاهي در فواصل نزديک به هيچ وجه شما را نمي بينند و مشغول تيراندازي به يارانتان مي شوند.

گرافيک

قبل از هر چيز به شما بايد بگويم اين حرف هايي که اگه مي خوايد مثلا اين بازي رو در حداکثر جزئيات بازي کنيد حتماً بايد آن را در يکhigh end pc تجربه کنيد بيشتر يه تبليغ است براي شرکت هاي توليد کننده کارت هاي گرافيکي است و واقعاً(با توجه به تجربه شخصي) تفاوت آنچناني ميان نسخه هاي کنسول و PC وجود ندارد.

در ابتدا بايد به انيميشن هاي بسيار زيباي بازي اشاره کنم که واقعا چشم ها را خيره مي کند.

محيط هاي بازي بسيار زيبا و پر جزئيات طراحي شده اند.

lip sync ها کامل درست و بي نقص است.

تکسچرهاي بازي در برخي مناطق بي کيفيت است ولي در مجموع بسيار عالي است.

نور پردازي بازي در شب فوق العاده است.

همه چيز بسيار عالي است ولي..............

فقط يک مشکل بسيار بزرگ وجود دارد و ان هم تعداد بسيار زياد باگ است)البته به قول مديرشرکت Bethesda Softworks باگ نمک بازي است(.

تخريب پذيري بازي هم بسيار عالي است.

صدا گذاري

بسيار خوب است و هيچ مشکلي ندارد ولي نمي دونم چرا سازنده هاي بازي انقدر کلمات رکيک در دهن ايراني ها گذاشته اند.
نتيجه گيري

اين بازي عالي است ولي اگر سرور هاي بخش آنلاين بازي را ببينيد فکر نکنم به هيچ وجه بخش داستاني بازي را ادامه بدهيد زيرا اين سرور ها بسيار عالي هستند.
داستان: 9
گيم پلي: 9
گرافيک: 8.5
صدا گذاري: 9
امتياز کل: 8.75
   اینم عکس ها

       

 



FC Barcelona
سوزانا مونخه، معاون مالی باشگاه بارسلونا، تایید کرد که این باشگاه برای خریدهای تابستانی 50 میلیون یورو بودجه در اختیار دارد.
این در حالی است که نام های بزرگی در اطراف این باشگاه شنیده می شود و از علاقه این باشگاه برای خرید نیمار و گرت بیل گزارش هایی منتشر شده است.
مونخه در گفتگو با  ال موندو دپورتیوو گفت:" ما حدود 50 میلیون یورو برای خریدهای تابستانی در اختیار داریم. این مبلغ تقریبا معادل مبلغی است که بسیاری از باشگاه ها دارند. در آینده ممکن است این مبلغ اندکی افزایش پیدا کند اما ما باید هوشیارانه هزینه کنیم."
معاون مالی باشگاه کاتالانی همچنین اعلام کرد این باشگاه در حال حاضر از نظر مالی در شرایط مناسبی قرار دارد، هرچند تایید کرد که با آزاد کردن الکساندر گلب، ضرر کرده اند.
" ما در شرایطی قرار داریم ه بودجه تصویب شده مان 21 میلیون یورو است. در چند فصل اخیر مبالغی که به خاطر قهرمانی های مان به دست آوردیم کمک زیادی به ما کرده؛ همچنین بازارهایی که در شرق آسیا به دست آوردیم نیز برای ما فوق العاده بوده است.
در سایر بخش ها هم سعی کنیم هزینه را کم کنیم و تنها در یک مورد ضرر کردیم که آن هم از دست دادن الکساندر گلب بود."


 

احترام به بارسلونا از سکوها تا میدان مسابقه

ماجرای عجیب و غریب مایکل کادلچ، مانوئل فردریش، و پیراهن مسی بجز اینکه بیانگر هیبت این روزهای بهترین بازیکن منتخب فیفاست، نشان میدهد که رقبای بارسلونا، از لحظ روانی، کاملا روی کارشان تمرکز نکرده اند. احترام به بارسلونا خود به خود از سکوها به زمین بازی منتقل شده است.

کادلچ و فردریش که نیمی از خط دفاعی بایر لورکوزن را که هفته پیش سه گل به بارسلونا تقدیم کردند را تشکیل می دهند، بر سر پیراهنی که در پایان نیمه اول در «بای آرنا»  از مسی گرفته بودند، با هم درگیر شده اند.

خودِ این مساله که یک بازیکن، یک چهارم مسیر خروجی را به دنبال مسی میرود تا پیراهنش را بگیرد به اندازه کافی نگران کننده هست، اما اینکه هم تیمی اش با او بر سر پیراهن به مجادله بپردازد، مساله را نگران کننده تر می کند. صرف نظر از اینکه دو بازیکن چه دلیلی برای این کارشان در رختکن داشته اند، هم کادلچ و هم فردریش به خاطر رعایت نکردن احترام به هم تیمی ها و خودشان مقصر هستند.

دعوای این دو، تنها حس حقارت و عدم تعهد آنها نسبت به جایگاهشان به عنوان برگزیدگان لیگ قهرمانان را هویدا کرد.

لورکوزن از لحاظ روش فوتبال در حد و اندازه های بارسلونا نیست، اما به هر حال تیم «رابین بات»، به جمع 16 تیم نهایی لیگ قهرمانان راه یافته، درست همان کاری را که بارسلونا انجام داده است. قهرمانان اروپا که ردای پر زرق و برق قهرمانی را بر تن دارند، خود را به عنوان تحسین برانگیز ترین تیم جهان معرفی کرده اند. اما این مساله نباید رقیبان را از کار بیاندازد.

اگر کادلچ و فردریش می خواهند تماشاچی باشند، بگذارید برای بازی در نیوکمپ بلیط بخرند و اجازه بدهند همقطارانشان – حرفه ایها- برای جبران دو گل عقب ماندگیشان در زمین تلاش کنند.

تلاش ونگر و ویلاس بواس برای اثبات خودشان

آرسن ونگر و آندره ویلاس بواس، دو فرد توانمندی که تلاش میکنند از پسِ شغل های سختشان در یک شرایط نابسامان بر بیایند.

آرسنال و چلسی دو تیم از پرطرفدارترین تیم های جهان هستند و مربیگری در چنین باشگاههایی همواره در کانون توجه است. واضح است که هر دو تیم، در میدان، در دوره ای هستند که بی اعتماد به نفس و ضعیف بازی می کنند. در روزهای اخیر، نتایج به ضررشان رقم خورده، و سطح عملکردشان به طرز وحشتناکی پایین آمده است.

آث میلان و ناپلی رقبای لندنی شان را در دور رفت مرحله یک هشتم لیگ قهرمانان شکست دادند اما نباید از فرصت طلبانی که در اطراف ونگر و ویلاس بواس جمع شده اند به سادگی گذشت. این روزها این که خبرنگاران از مربی بپرسند که آیا فکر میکند که برای بازی بعد روی نیمکت خواهد بود یا نه، به یک حرکت معمول و ناراحت کننده در فوتبال مدرن تبدیل شده است.

چلسی 5 بازی است که طعم برد را نچشیده و این نشان دهنده ی کشمکش های درونی این تیم است. با این وجود، شرایط آنها نسبت به زمانی که ویلاس بواس تازه هدایتشان را بر عهده گرفته بود، چندان ضعیف تر نشده است.

میراث آرسن ونگر در فوتبال مردن انگلیس رقیبی بجز یک نفر، سر الکس فرگوسن، ندارند و این در حالی است که او این روزها مجبور است پس از هر بازیِ تیمش به دفاع از خودش و حفظ شغلش مشغول باشد.

آنچه که برای یک گروه خبریِ گرسنه واضح است، این است که نه ونگر و نه ویلاس بواس نمی توانند در مدت کوتاهی اخراج شوند. پس بهتر است که به جای امید به موفقیت آرسنال و چلسی، به دنبال شکست و سوالهای آزاردهنده ی پس از بازی باشند.

کنفرانسهای خبری پیش و پس از مسابقه با اظهارات امیدوار کننده در مورد دیدار پیش رو یا انجام شده شروع می شود. اما این تشریفات از دید خبرگزاری ها، زودگذرند و این آینده مربی است که می تواند افسار بحث ها را در دست گیرد. مصاحبه ها گستاخانه، ناجوانمردانه و پست شده اند.

 

 گل هایی که زده نمی شوند، هدیه می شوند

"تیمی که در بیش از 15 تا 18 درصد حرکاتش اشتباه نداشته باشد، شکست ناپذیر خواهد بود". این اصل اساسی والری لوبانوفسکی مربی موفق دینامو کیف بود. این اصل تاکتیسینِ اوکراینی، استاندارد بازی های 16 تیم باقی مانده در لیگ قهرمانان این فصل را تایید نمی کند.

بازی ها نه فلسفه ی تاکتیکی مربیانشان را نشان می دادند و نه اثری از بازی تهاجمی در آنها دیده میشد. حتی بالاتر از آن، گل ها زده نمی شدند، توسط تیم های حریف هدیه می شدند.

گواهی این مدعا اینکه آرسنال قادر به یک بازگشت منسجم پس از چهار گلی که از میلان خورد نبود. آنها حتی ارائه ی بازی خودشان نیز عاجز بودند. زنیت و بنفیکا نمایشی سرگیجه آور از دفاع ضعیف و دروازبانی وحشتناک ارائه دادند. ناپلی و چلسی نیز برای کم کاری در نبردها و اشتباهات بچگانه که ساختارشان را بهم میریخت، قابل سرزنش بودند.

اشتباه غیرقابل توجیه آلوارو آلبلوا در محوطه جریمه خودی نیز به پانتوس ورنبلوم اجازه داد تا گل تساویِ غیر قابل باوری را برای زسکاموسکو به ثمر برساند. این نوع دفاع نامطمئن به مشکلی دائمی در این فصل لیگ قهرمانان تبدیل شده است.

هم اکنون هیچ تیمی وجود ندارد که بتواند ادعا کند که 100 درصد در کارهای دفاعی مطمئن است. اما تنها، تیمی می تواند ادعای گرفتن جام در مونیخ در ماه می را بکند که بتواند از دروازه خود با دقت بیشتری محافظت کند.

 

 دور خیز سامر برای بهترین شدن در اروپا

غلبه بر منچستریونایتد یک شگفتی بود، اما حالا بازل اولین زخم را با برد 1-0 بر بایرن مونیخ وارد کرده است و در حالی در انتظار دیدار برگشت است که همه در حال تمجید از عملکرد فوق العاده ی یان سامر جوان هستند.

این دروازبان 23 ساله در مهمترین صحنه بازی توپ فرانک ریبری را از فضای خالی بیرون کشید، اما این همه ماجرا نبود و در طول بازی نیز بارها با عکس العمل های مناسب خود مانع از فروریختن دروازه تیمش خصوصا در لحظات پایانی بازی شد.

تسلط او در رقابتهای زیر 21 ساله های اروپا که در آن سوئیس بدون دریافت حتی یک گل به فینال رقابتها رسیده بود، نشانه اتفاقاتی بود که در آینده قرار بود بیافتد و سامر کماکان به درخشش خود ادامه میدهد. اگر این جوان به همین شکل ادامه دهد، طولی نخواهد کشید که درخشش او را در غولهایی مانند منچستر یونایتد، یوونتوس، اینتر یا آرسنال ببینم و حتی با لقب بهترین شوتگیر اروپا او را بشناسیم.

 

هیچوقت یک بازی لیگ قهرمانان اروپا را زود ترک نکن!

دور رفت مرحله یک هشتم پایانی لیگ قهرمانان اروپا 12-2011 از جهات مختلفی قابل ارزیابی است، اما شاید بارزترین نکته آن انبوه گل هایی است که در لحظات پایانی به ثمر رسیده اند.

هرچند که یک-دوی لیونل مسی با دنی آلوز (که به گل سوم بارسا مقابل لورکوزن منجر شد) سرنوشت بارسلونا را چندان تحت تاثیر قرار نداد، اما ضربه ی هفته پیش رومن شیروکوف روی اشتباه دیرهنگام بنفیکا، باعث برد 3-2 زنیت در یک دقیقه مانده به پایان بازی شد و به این ترتیب، روسها با یک گل برتری به پرتقال سفر خواهند کرد.

علاوه بر این سه شنبه و چهارشنبه گذشته، ما با حوادثی پرهیجان در لحظات انتهایی بازی ها مواجه بودیم: رئال مادرید که تا قبل از گل زسکامسکو بازی را به خوبی کنترل کرده بود، با ضربه پونتاس ورنبلوم که از فاصله ای نزدیک شلیک شد، در لوژنیکی متوقف شد و در جایی دیگر نبرد بایرن مونیخ و بازل در سوئیس، در حالی که به نظر میرسید با نتیجه مساوی به پایان خواهد رسید، با گلی که والنتین استوکر در دقیقه 86 به ثمر رساند، یک بر صفر به سود میزبان خاتمه یافت.

مارسی و اینتر نیز در استادیوم ولودرام با هم دیدار کردند که با موقعیت های بسیار کم در طول 90 دقیقه همراه بود. اما آندره آیئو با ضربه سری که در وقتهای تلف شده به توپ زد، دروازه ژولیوس سزار را فرور ریخت تا مردان دیده دشام با دستانی پر به سن سیرو گام بگذارند.

بنابراین توصیه می شود که در رقابتهای لیگ قهرمانان این فصل، قبل از اینکه سوت پایان بازی به صدا در نیامده است، تلویزیون خود را خاموش نکنید!

 



یک شنبه 7 اسفند 1385برچسب:, :: 19:58 ::  نويسنده :

  ه سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید،ارباب

نخند

به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری.
ه سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید،ارباب

نخند

به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری.

نخند

به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چندثانیه ی کوتاه معطلت کند.

نخند

به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده.

نخند

به دستان پدرت،

به جاروکردن مادرت،

به همسایه ای که هرصبح نان سنگک می گیرد،

به راننده ی چاق اتوبوس ،

به رفتگری که درگرمای تیرماه کلاه پشمی به سردارد،

به راننده ی آژانسی که چرت می زند،

به پلیسی که سرچهارراه باکلاه صورتش رابادمی زند،

به مجری نیمه شب رادیو،

به مردی که روی چهارپایه می رود تا شماره ی کنتور برقتان را بنویسد،

به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته ودرکوچه ها جارمی زند،

به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد،

به پارگی ریزجوراب کسی در مجلسی،

به پشت و رو بودن چادر پیرزنی درخیابان،

به پسری که ته صف نانوایی ایستاده،

به مردی که درخیابانی شلوغ ماشینش پنچرشده،

به مسافری که سوارتاکسی می شود و بلند سلام می گوید،

به فروشنده ای که به جای پول خرد به تو آدامس می دهد،

به زنی که باکیفی بردوش به دستی نان دارد و به دستی چندکیسه میوه وسبزی،

به هول شدن همکلاسی ات پای تخته،

به مردی که دربانک ازتو می خواهد برایش برگه ای پرکنی،

به اشتباه لفظی بازیگرنمایشی،

نخند

نخند ، دنیا ارزشش را ندارد که تو به خردترین رفتارهای نابجای آدمها بخندی

که هرگز نمیدانی چه دنیای بزرگ و پردردسری دارند

آدمهایی که هرکدام برای خود وخانواده ای همه چیز و همه کسند!

آدمهایی که به خاطر روزیشان تقلا می کنند،

بارمی برند،

بی خوابی می کشند،

کهنه می پوشند،

جارمی زنند

سرما و گرما می کشند،

وگاهی خجالت هم می کشند،.......خیلی ساده 
نخند

به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چندثانیه ی کوتاه معطلت کند.

نخند

به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده.

نخند

به دستان پدرت،

به جاروکردن مادرت،

به همسایه ای که هرصبح نان سنگک می گیرد،

به راننده ی چاق اتوبوس ،

به رفتگری که درگرمای تیرماه کلاه پشمی به سردارد،

به راننده ی آژانسی که چرت می زند،

به پلیسی که سرچهارراه باکلاه صورتش رابادمی زند،

به مجری نیمه شب رادیو،

به مردی که روی چهارپایه می رود تا شماره ی کنتور برقتان را بنویسد،

به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته ودرکوچه ها جارمی زند،

به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد،

به پارگی ریزجوراب کسی در مجلسی،

به پشت و رو بودن چادر پیرزنی درخیابان،

به پسری که ته صف نانوایی ایستاده،

به مردی که درخیابانی شلوغ ماشینش پنچرشده،

به مسافری که سوارتاکسی می شود و بلند سلام می گوید،

به فروشنده ای که به جای پول خرد به تو آدامس می دهد،

به زنی که باکیفی بردوش به دستی نان دارد و به دستی چندکیسه میوه وسبزی،

به هول شدن همکلاسی ات پای تخته،

به مردی که دربانک ازتو می خواهد برایش برگه ای پرکنی،

به اشتباه لفظی بازیگرنمایشی،

نخند

نخند ، دنیا ارزشش را ندارد که تو به خردترین رفتارهای نابجای آدمها بخندی

که هرگز نمیدانی چه دنیای بزرگ و پردردسری دارند

آدمهایی که هرکدام برای خود وخانواده ای همه چیز و همه کسند!

آدمهایی که به خاطر روزیشان تقلا می کنند،

بارمی برند،

بی خوابی می کشند،

کهنه می پوشند،

جارمی زنند

سرما و گرما می کشند،

وگاهی خجالت هم می کشند،.......خیلی ساده



دو شنبه 1 اسفند 1385برچسب:, :: 19:44 ::  نويسنده :

 1. چرا راننده ها زیر بارون دلشون فقط برای زنها می سوزه؟

۲٫ چرا استادها به دخترها بهتر نمره میدن؟
۳٫ چرا بارون میاد، ترافیک میشه؟
۴٫ چرا تو خونه ۴٠ متری ال سی دی ۵٢ اینچی میذارن؟
۵٫ چرا به هرکی مسن تره بیشتر اعتماد می کنن؟
۶٫ چرا از در که میخوان رد بشن تعارف میکنن ولی سر تقاطع به هم رحم نمیکنن؟
۷٫ چرا تو فروشگاه شهروند و هایپراستار و … چشم میدوزن به سبد همدیگه؟
۸٫ چرا از تو ماشین پوست پرتغال می ریزن بیرون؟
۹٫ چرا تو اتوبان وقتی به ماشین جلویی می رسند چراغ میدن؟
۱۰٫ چرا وقتی می رن لباس بخرن بقیه مغازه ها رو هم نگاه می کنن؟
۱۱٫ چرا قبل از ازدواج دنبال پول طرف مقابلن نه اخلاقش؟
۱۲٫ چرا بعد از ازدواج دنبال اخلاق طرف مقابلن نه پولش؟



 

۱۳٫ چرا وقتی باطری کنترل تلوزیون تموم میشه دکمه هاشو محکمتر فشار میدن !؟
۱۶٫ چرا مردها روز زن فقط طلا و ادکلن کادو می خرند؟
۱۷٫ چرا فیلم زیاد می بینن ولی کتاب نمی خونن؟
۱۸٫ چرا اونهایی که زبانشون خوبه هم فیلم رو با زیرنویس نگاه میکنن؟
۱۹٫ چرا باجناقها هیچوقت از هم خوششون نمیاد؟
۲۰٫ چرا زنها بچه برادرشون رو بیشتر از بچه خواهرشون دوست دارند؟
۲۱٫ چرا پدر دخترها تو خواستگاری کمتر از همه حرف می زنن؟
۲۲٫ چرا مراسم ختم ساعت ۴ بعد از ظهر تشکیل میشه؟
۲۳٫ چرا وقتی پشت سر یکنفر صحبت میکنن اصلا فکر نمیکنن این غیبته؟
۲۵٫ چرا زنها تو هر مهمونی نباید لباس تکراری بپوشن؟
۲۶٫ چرا تو مهمونی اگه موز بخورن بی کلاسیه ولی سیب و پرتغال نه؟
۲۷٫ چرا وقتی شکلات تعارف میکنن اگه بیشتر از یکی بردارن زشته؟
۲۸٫ چرا بند کتونی رو دور مچ پا میبندن ولی بند کفش رو نه؟
۲۹٫ چرا بیدار شدن از خواب تو یه صبح ابری یا بارونی براشون خیلی سخته؟
۳۰٫ چرا واسه مهاجرت دنبال یه جای خوش آب و هوا می گردن؟
۳۱٫ چرا با اینهمه شاعری که در طول تاریخ دارن شعر ترانه هاشون رو مریم حیدرزاده میگه
۳۲٫ چرا با موسیقی سنتی نمیشه رقصید؟
۳۳٫ چرا سه تار سه تا تار نداره؟
۳۴٫ چرا قرارداد کارمندی رو کارفرماها تنظیم میکنن؟
۳۵٫ چرا اکثر ماشینها یا سفیدن یا سیاه یا نقره ای؟
۳۶٫ چرا نمیشه با کت و شلوار کتونی پوشید؟
۳۸٫ چرا زنها وقتی ابرو بر می دارن روحیشون بهتر میشه؟(چه ربطی داره ابرو با روحیه؟)
۳۹٫ چرا زنها لوازم ارایش رو روی شصتشون تست میکنن؟ چرا مثل کرم پشت دستشون نمی زنن؟
۴۰٫ چرا زنها وقتی رژلب می زنن گردنشون رو به سمت آینه دراز می کنن؟
۴۱٫ چرا مردها فرق آرایش ۵٠ هزارتومنی با آرایش ١.۵ میلیون تومنی رو نمیفهمن؟
۴۲٫ چرا کادوهای عروسی رو یه روز بعد از عروسی (پاتختی) می دن؟
۴۳٫ چرا وقتی داماد می رقصه بهش پول می دن؟ مگه داماد رقاصه؟
۴۶٫ چرا مردم تو تاکسی راجع به سیاست صحبت میکنن؟
۴۷٫ چرا راننده تاکسی ها از همه بدتر رانندگی میکنن؟
۴۸٫ چرا وقتی به تقاطع می رسن بجای ترمز رو گاز فشار میارن؟
۴۹٫ چرا قسمت مردانه اتوبوس بزرگتر از قسمت زنانه است؟
۵۰٫ چرا تو اتوبان دست انداز میذارن؟
۵۱٫ چرا کسی برای صبحونه کسی رو مهمون نمیکنه؟
۵۴٫ چرا سر عقد عروس دفعه سوم میگه بله؟
۵۵٫ چرا آدمها وقتی عکس میگیرن به یه جای نامعلوم خیره می شن؟
۵۶٫ چرا با اینکه همه فضولند از فضولی دیگران ناله می کنند؟



درباره وبلاگ


سلام به وبلاگ من خوش آمدید. من به یک همکاراحتیاج دارم هرکس می خواهد همکارم شود اطلاع دهد.
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سرگرمی و آدرس sargarmilox.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 102
بازدید دیروز : 285
بازدید هفته : 102
بازدید ماه : 2624
بازدید کل : 539030
تعداد مطالب : 214
تعداد نظرات : 61
تعداد آنلاین : 1

دنياي كد آهنگ پسر جهنمي

مرجع کد آهنگ